«خانه گردو» نام بنایی کهن است که تاریخی به بلندای یک قرن را در خشت خشتِ دیوارهای خود به یادگار گذاشته است. این نخستین اقامتگاه بومگردی شهر دماوند در محله فرامِه و در پیچ و خم کوچه ای معروف واقع شده که با خاطرات بسیاری از اهالی شهر پیوندی عمیق دارد. نخستین مالک آن مرحوم حسینعلی سلیمی به سال 1313 از دنیا رفت و حدود یک دهه پس از آن، مالکیت منزل از فرزند او به خانواده حسنی مقدم انتقال یافت. مرحوم سید رفیع حسنی مقدم، مردی بازرگان و از اهالی روستای نیاک آمل بود که در حوالی دهه 1320 شمسی به دماوند مهاجرت کرد. این خانه علاوه بر سکونت او و خانواده اش، محلی برای تجارت برنج نیز بوده و بسیاری از مردم به واسطه سیادت این خاندان و به جهت داد و ستد به آن رفت و آمد داشته اند.
این منزل در دهه های گذشته، حداقل سه بار مورد بازسازی اساسی قرار گرفته است. بافت اصلی بنا از جنس چوب و خشت خام بوده و پشت بام آن نیز از کاهگل ساخته شده است؛ اما به دلیل نیاز به مرمت هر ساله و زحمات برف روبی، بعدها به شیروانی تبدیل شده است. نمای آجری خانه که بر روی دیوارهای ضخیم کاهگلی نقش بسته در یکی از مراحل مرمت اساسی آن در دهه های گذشته ایجاد شده است. هوای مطبوع دماوند و دیوارهای ضخیم خانه، ساکنان آن را از گرمای تابستان در امان نگاه می داشت اما آنچه اتاق ها را در سرمای سوزان زمستان، گرم می کرد کرسی های زغالی بود که تقریبا در هر اتاقی وجود داشت.
اتاق های آن علاوه بر سکونت حاج رفیع و همسرش، محل زندگی چند خانواده دیگر نیز بوده است؛ به ویژه در فصل تابستان که به دلیل نقل مکان برخی از فرزندان از آمل به دماوند، تعداد ساکنان خانه به پنج خانوار افزایش می یافت. در این منزل، پخت و پز و صرف غذا به صورت دسته جمعی انجام می شد و پدر بزرگ و مادر بزرگ در کنار فرزندان و خانواده های آنها همگی بر سر یک سفره می نشستند.
تقریبا 16 نفر از نوادگان حاج سیدرفیع در اتاق های این خانه به دنیا آمده و برخی از آنها سال های کودکی و نوجوانی خود را نیز در همین منزل گذرانده اند. جمعیت این خانه در طول بیش از نیم قرن اخیر از سی نفر تا دو نفر (در سال های اخیر) متغیر بوده و آخرین فرد از خانواده حسنی مقدم که در این منزل سکونت داشته است بانو سیده افسرالملوک حسنی (عروس حاج سید رفیع) بوده که در سال 1388 از دنیا رفته است.
پس از آن، خانه به مدت یکسال خالی از سکنه بود اما کمی بعد به منظور جلوگیری از تخریب بنا، خانواده ای در آن ساکن شدند. در سال 1397 به همت چند تن از جوانان شهر (آقایان حسن اسدالهی، محمد اسماعیلی، همچنین خانم ها ساجده فاضلی و سمیه یدالهی)، منزل خانواده حسنی مقدم به اقامتگاه بومگردی «خانه گردو» تبدیل شد. این اقامتگاه در مهرماه سال 1398 افتتاح شده و در حال حاضر پذیرای مسافرانی است که علاقه مند به تماشای زیست بوم دماوند هستند.
با سپاس از: آقایان علی اکبر و علی اصغر حسنی مقدم که اطلاعات خود را در اختیار خانه گردو قرار دادند.
بیانیه ها
چشم انداز
خانه گردو، دروازه ورود به شگفتیهای دماوند، مقصدی برای تجربه آرامشی شگرف و لذت مکاشفهای ناب به قدمت یک قرن در جوار پایتخت
ماموریت
خانه گردو قرار است باتمام توانایی و تلاش برای پاسداشت از میراث کهن دماوند بکوشد و از طریق تدارک امکانات سفر از قبیل ایجاد خدمات اقامتی، پذیرایی و گشتهای تفسیری به معرفی داشتههای طبیعی، فرهنگی، آدابورسوم، معماری، صنایعدستی و تولیدات محلی دماوند بپردازد.
خانه گردو امکان زیستن تجربههای کمنظیری از سفر به مقصد دماوند باهدف احترام به فرهنگ جامعه محلی، مبتنی بر اصول گردشگری پایدار و مسئولانه، توزیع عادلانه ثروت و تجربه آرامش در آب و هوایی ییلاقی را در دستور کار خود دارد.
احترام به مشتری داخلی (همکاران) و مشتری بیرونی (میهمانان) و مشتری غائی (طبیعت و جامعه محلی) از استانداردهای مدنظر خانه گردو است.
خانه گردو اولین و تنها اقامتگاه بومگردی شهر دماوند باقدمت بنایی حدود صدساله از طریق پژوهش و احیای آداب میزبانی خاص مردم دماوند اقدام به پذیرش گردشگران خواهد کرد.
یادگیرندگی، بهبود دائم فرایندها، حداکثر سازی کارایی و اثربخشی در مدیرت خدمات فراغتی و گردشگری جزء صفاتی است که خانه گردو در کسب آنها میکوشد
ارزش
1- منش رفتاری:
عملکرد مبتنی بر دانش میزبانی خانوادگی و رعایت تمامی استانداردهای صنعت گردشگری ارزشهای خانه گردو است.
ما به نتیجه صفت یادگیرندگی و تغییرپذیری در سازمان باور داریم و به تجربه معجزه لبخند مشتاقیم.
2- مشتری مداری:
خانه گردو به مهندسی رضایتمندی مشتری با تمرکز بر مدیریت روابط با مشتری، شخصیسازی مناسبات، جذب و آموزش نیروی انسانی مشتری مدار باهدف برقراری روابط نزدیک و عمیق با مشتری پایبند است. ما به میزبانی شما مفتخریم.
3- احترام به جامعه بومی:
خانه گردو فعالیتهای خود را منطبق با اصول گردشگری مسئولانه، احترام متقابل بین میهمان و میزبان، احترام به باورها و اعتقادات مذهبی، فرهنگ پوشش، سنتها و شیوه زندگی همسایگان و جامعه بومی دماوند عملکرد خود و رفتار میهمانان را در حداکثر تطابق با این ارزشها مدیریت کند.
4- گردشگری پایدار:
ارتقاء اجتماعی، اقتصادی و صیانت از محیطزیست از نتایج پایداری در گردشگری است. خانه گردو، اقتصاد سبز را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است؛ اقتصادی که در آن سهم درخت برای زیستن و هوا برای نفس کشیدن نسلهای بعد هم ملاک محاسبه است.
5- اخلاقمداری و قانون پذیری:
رعایت اصول اخلاقی بهعنوان عالیترین سطح روابط، تأسی به قوانین کشوری، صنفی و حرفهای و احترام به هویت و سبک زندگی جامعه محلی، جزء نظام ارزشی خانه گردو است.
اهداف
1- پژوهش، پاسداشت و معرفی فرهنگ و میراث بومی کهن شهر دماوند؛
2- تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری پایدار و سبز؛
3- ایجاد یک مقصد اصالت گرا و فعالیت محور که امکان به دست آوردن تجربیات بی نظیری از سفر به شهر دماوند را فراهم می کند.
آنقدر که به یاد میآورم از دوران نوجوانیام کمبود محلی برای اقامت گردشگران را حس میکردم و از این موضوع رنج میبردم. دوست داشتم که شهر من در میان گردشگران و رهگذران چهرهای زیبا و اعتباری شایسته داشته باشد اما دماوند محبوب من شهری بود که مسافران، جایی برای اقامت در آن نداشتند. در طول سالهای اخیر، هرچند پیشرفتهایی در این زمینه اتفاق افتاده بود اما هنوز نمیتوانستم با اطمینان خاطر، محل خاصی را به میهمانان دماوند پیشنهاد کنم. بارها در خیابان اصلی شهر که نزدیک دفتر وکالتم بود مسافران یا کوهنوردان خارجی و ایرانی را دیده بودم که به دنبال جایی برای اسکان میگشتند اما ما مردم شهر با چشمانی حیران به یکدیگر نگاه میکردیم و از اینکه نمیتوانستیم پاسخ روشنی به آنها بدهیم شرمسار میشدیم. این موضوع برای من که از دیرباز، آرزوی داشتن هتل یا اقامتگاهی درخور نام و آوازه دماوند را در سر داشتم، بسیار ناراحتکننده بود و همیشه به دنبال راهی برای حل آن مشکل بودم.
در همان سالها «انجمن دانشآموختگان دماوند» کارگروهی را تشکیل داده بود تا طرح تأسیس موزه مردمشناسی دماوند را به مسئولان شهر ارائه کند. من هم به همراه تعدادی از جوانان علاقهمند به میراث فرهنگی دماوند در آن جلسات شرکت میکردم و این فرصت را هم یافتم که بهاتفاق آنان از چند خانه قدیمی شهر دیدن کنم. آن طرح اگرچه اجرا نشد اما فرصتی را فراهم کرد که با خانهای قدیمی در کوچهپسکوچههای محله فرامه آشنا شوم. وقتی آن خانه را دیدم، حس کردم که چنین بنایی میتواند بهتنهایی، مقصدی برای گردشگری باشد و به یک اقامتگاه بومگردی تبدیل شود. این ایده را با جمع پرتعدادی از دوستان مطرح کردم اما اغلب آنان فقط به تمجید از محاسن این ایده اکتفا میکردند و برای اجرای آن آستینها را بالا نمیزدند. تا اینکه روزی خانم شیرین یداللهی به من پیشنهاد داد که این ایده را به اجرا درآوریم. کمی بعد، آقای حسن اسداللهی و خانم ساجده فاضلی هم به تیم ما اضافه شدند و جمعمان شکل گرفت.
ایدهای که در ابتدای کار در ذهن من بود اقامتگاه سادهای بود که با کمترین هزینه میتوانست شروع به کار کند اما بعد از فراهم شدن منابع مالی، خدمات بیشتری را تدارک دیدیم و درنهایت اقامتگاهی را تأسیس کردیم که همان «خانه گردو» ی ما است. اگر دوست دارید در محیطی آرام استراحت کنید، در شهری به قدمت تاریخ چند هزار ساله ایران، قدم بزنید و از سوغات شهر سیب و عسل و گردو بهرهمند شوید یا اگر کوههای بلندقامت اطراف شهر را برای صعود انتخاب کردهاید میتوانید روی میزبانی اقامتگاه بومگردی خانه گردو حساب کنید.